افزون بر این فقدان ثبات در سیاستهای کلان اقتصادی باعث برهم خوردن تعادل در اقتصاد شد و دشواریهای زیادی را به همراه داشت. اگر واقعبینانه به تحولات اقتصادی سال1390 نگریسته شود، نوسان شدید قیمتها و شتاب گرفتن تدریجی نرخ تورم و تحولات رخداده در بازارهای نقدشونده و واسطهگرای ارز و طلا باعث شد تا نگاهها از مهمترین اولویتهای اقتصادی به سمت فعالیتهای واسطهگرایانه سوق داده شود و وقت زیادی از مسئولان اجرایی کشور گرفته شود.
درسی که از سال جهاداقتصادی میتوان گرفت و باید آیینه عبرتی برای آینده باشد، ضرورت شکلگیری انسجام و اراده واحد ملی برای برونرفت از دشواریهای داخلی و فشارهای خارجی است. از این رو دو عرصه پولی و بانکی و صنعت نفت ایران در سالی که گذشت با وجود فشارهای سنگین ناشی از تحریمها، در داخل کشور با دردسرهای زیادی مواجه شد؛ از یک سو بازار پولی به واسطه سماجت دولت در برابر اصلاح بموقع بسته پولی شاهد خروج نقدینگی از شبکه بانکی و ضربهزدن پولهای سرگردان به اعتماد عمومی نسبت به ارزش پول ملی و قدرت گرفتن ارزهای خارجی بود و از سوی دیگر صنعت نفت با وجود تلاش صنعتگران و فعالان برای جلوگیری از آسیب دیدن بیشتر به واسطه تنگناهای مالی شاهد یکی از حقایق تلخ ؛یعنی افت تولید نفت بود. لذا بهنظر میرسد در سالجاری باید با درس گرفتن از دشواریها و دستاندازهای اقتصادی در نظام بانکی و صنعت نفت، از تعمیق مشکلات این دو بخش جلوگیری شود و راهبردی قابل تحقق برای برونرفت از وضعیت مخاطرهآمیز طراحی و بهاجرا گذاشته شود.
افزون بر اینها در سال جهاداقتصادی، تولید ملی به واسطه اجرای فاز نخست قانون هدفمندی یارانهها و عدم تعهد دولت به وعدههای حمایتی خود و تمهیدات پیشبینی شده در قانون، روزهای سختی را تجربه کرد، به ویژه اینکه بخش قابل توجهی از تقاضای ایجاد شده در نتیجه تزریق نقدینگی از محل پرداخت یارانههای نقدی از طریق واردات پرحجم و زیانبار پاسخ داده شد که این مسئله باعث تضعیف عرضه داخلی کالاها و خدمات و جولان کالاهای خارجی در بازار داخلی شد. بهواقع مجموع بیثباتیهای رخ داده در اقتصاد ایران در سال گذشته به واسطه ضعف مدیریت کلان اقتصادی و نداشتن راهبرد روشن باعث شد تا دشمنان خارجی با رصد کردن تحولات اقتصادی بر این فرضیه پافشاری کنند که رؤیای تحریمهای فلجکننده علیه ایران به تدریج نتیجه داده است و به همین سبب بر تشدید سطح و عمق تحریمها با در تنگنا قراردادن بانک مرکزی و تحریم خرید نفت ایران پافشاری کنند. البته بهواسطه مجموع تدابیر آشکار و نهان نظام و تلاشهای صورت گرفته در سطوح مختلف و آگاهی مردم نسبت به ماهیت برنامههای دشمنان ایران زمین، عمده تلاش آنها عقیم و ابتر ماند ولیکن نباید تصور کرد که این پایان بازی است.
بهواقع نامگذاری سال1390 به نام سال جهاداقتصادی بر این منطق صورت گرفت که وجود دشمن و شیطنتهای آن علیه منافع و مصالح ملی ایران نباید ضعیف قلمداد شود و راه مقابله با این سیاستهای خصمانه دیگران علیه ایران در حد شعار و گفتار محدود نشود. از این منظر نامگذاری سال1391 به نام سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی در واقع تأکید مؤکدی است بر ضرورتهای بنیادین اقتصاد ملی و تلاش در جهت خنثیسازی ترفندهای سیاسی و اقتصادی علیه کشور. به همین دلیل تداوم فرایند جهاد اقتصادی و تجلی آن در نامگذاری سالجاری نشان از آن دارد که هدف روشن است به شرط آنکه دولت و مجلس آن را در سایه اختلافها و لجبازیها گم نکنند و در جهت شناسایی و برداشتن ستون پنجم جهاداقتصادی گام بردارند.